http://prim.ParsiBlog.com
| ||
امروزه در هر مجلس و محفلی بحث بر این است که نوجوانان وجوانان از دین و مذهب گریزان هستند وجسارت این قشر در زیر سؤال بردن ارزش های دینی وباورهای مذهبی بیشتر بر نگرانی والدین دامن می زند . این مسأله که پذیرش مشکل اوّلین مرحله از راه حل آن است ، در این موضوع نیز صدق می کند و مربّیان ومعلّمان و والدین باید بپذیرند که آنچه مارا در زمان نوجوانی خودمان متقاعد و راضی می نمود و سنگ زیر بنای اعتقادات مامی شد، امروزه پاسخگوی نیازهای نوجوان ما نیست، به عبارتی بنای اعتقادات نسل امروز بااین سنگ ها استوار نمی شود و عالمی دیگر بباید ساخت................. متأسّفانه می بینیم کتبی که امروز به عنوان کتب دینی در مدارس راهنمایی تدریس می شود و سؤال و جواب های کلیشه ای آنها همانی است که در زمان تحصیل خودمان تدریس می شد. با توجّه به این که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کتب درسی بسیار سریع و شتابزده تغییر وتحوّل یافتند، دچار ایرادات و اشکالاتی بودند که امید می رفت با گذشت زمان تصحیح گردد. کتاب هایی نظیر علوم اجتماعی ، قرآن ، عربی ، ادبیات و علومدر طول این سال ها و با در نظر گرفتن استاندارد های جهانی آموزش و رشد علمی و فرهنگی دانش آموزان تغییراتی بنیادی کردند امّا با کمال تأسّف کتب دینی نه تنها رنگ تازگی به خود ندیدند بلکه تورّقی هم نشدند و چنان مهجور و منزوی ماندند که شیعیان در جهان امروز. اینکه اوّلین و مهلک ترین ضربه ای که با این سهل انگاری بر پیکره ی دین وارد می شود چیست روشن است : جدایی دین از علم . و این که اثرات این ضربه را در کجا می توان لمس کرد فاجعه ای است که اکنون به بار آمده است و همان بی رنگ شدن ارزش های اصیل اسلام می باشد . در جهانی که علم و تکنولوژی حرف اوّل را می زند ، هر چه که منفک از علم قلمداد شود اگر محافظه کارانه کنار گذاشته نشود ، محترمانه به بایگانی می رود وچون دین و مذهب ریشه در فطرت انسان دارند، نوجوان نسبت به نیازهای فطری خود نیز آن گونه بی تفاوت گشته است که آنها را توهّم و حاصل تلقینات گذشتگان می پندارد . همچنین در دوره ی نوجوانی که نوجوان به دنبال هویت خود و هدفمند کردن زندگی است ، دین به عنوان عاملی اجتماعی تأثیر قابل توجّهی درشکل گیری هویت افراد دارد امّا اگر به هر دلیلی نتواند این نقش را ایفا کند ، نوجوان به اجبار برای حلّ بحران هویت خویش د رجستجوی منابعی دیگر بر می آید ، منابعی که اگر چه اغنا کننده ی آنها نیستند امّا به هر حال رونق دین و مذهب را می برند. جای آن است که خون موج زنددردل لعل زین تغابن که خزف می شکندبازارش یکی از اشکالات کتاب دینی ، تکرار کلیشه ای موضوعات آن است که چون به صورت جملات خشک متّکی به حافظه بیان شده و به رابطه ی آن با موضوعات دیگر پرداخته نشده ، تأثیر خود را از دست داده است . مثلاً موضوع علیم بودن و قدیر بودن خداوند که نوجوان دانش آموز آن رابا مسأله ی جبر و اختیار در تعارض می یابد و این موضوعی است که درکتب سه ساله هرگز به آن پرداخته نشده است. بخش توحید هرکتاب در سه پایه به برهان های نظم و علّیت اختصاص یافته که صرف نظر از حجم وعمق مطلب در پایه ی سوّم ، فلسفی بودن آن بر خستگی و دلزدگی دانش آموزان می افزاید چرا که مشکل نوجوان این است که خود را چگونه بشناسد وبرای هستی خود چرایی داشته باشد و مگر نه این که اساس خدا شناسی بر خود شناسی است ؟ بهتر است به جای بحث های فلسفی ، از عرفان گفته شود تا نوجوانی که در این سن تحت تأثیر جاذبه ی عشق های خوش آب و رنگ و غرائز سرکش دوران بلوغ قرار دارد ، معرفت لذّت بخشی نسبت به خدا بیابد و حلاوت آن را حس کند چرا که به قول مولوی : پای استدلالیون چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود مبحث مهم دیگری که در کتاب های دینی مورد بی مهری قرار گرفته ، بحث عصمت پیامبران می باشد که ضمن شیرینی و جذابیت ، بسیار پیچیده است امّا لحن درس در این قسمت به گونه ای است که شائبه ی سطحی نگری و بی اهمّیّت انگاشتن موضوع را در اذهان ایجاد می کند و نویسنده از عهده ی این مهم به خوبی بر نیامده و هرگز نتوانسته پاسخ گوی سؤالات بی شماری باشد که در ذهن دانش آموزان شکل می گیرد، در حالی که داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن ، نه تنها مرجع بسیار قوی و جالبی در این باره است ، می تواند آموزش دهنده ی عفاف و تقوا نیز باشد. موضوع نماز نیز از آن موضوعاتی است که به نسبت اهمّیّت آن ، پرداخت عمیق وپر کششی در کتب دینی به آن نشده است . نماز در اعتقادات مسلمانان مقام خاصّی دارد و از آن به الصّلاة عمودالدّین تعبیر می شود و یکی از سه چیزی است که مورد علاقه ی پیامبر اسلام قرار دارد امّا راجع به آن هیچ درس اختصاصی نداریم به جز یکی دو حدیث پراکنده و مسائل فقهی آن . نوجوانی که از نماز خواندن لذّت نمی برد هرگز نمی تواند مسائل و احکام مربوط به آن را مشتاقانه یاد بگیرد بهتر است ابتدا انگیزه ی این نیایش عظیم در او ایجاد شود. مباحث کتب دینی سه ساله ی راهنمایی بیشتر حول مسائل فلسفی ، فقهی و تاریخی می چرخد حال آن که دین باید پاسدار اخلاق باشد واگر نوجوان در کتاب دین خود با مهارت های زندگی ، اصول اخلاقی و آداب اجتماعی آشنا نگردد، در چه کتابی و چه درسی آن ها را بیاموزد ؟ پیامبر ما می فرماید : اِنّی بُعِثتُ لِاُ تَمِّمَ مَکارِمَ الْاَخْلاق . امّ در هیچ یک از دروس دینی درس صداقت و یکرنگی ، محترم شمردن حقوق افراد، دوست داشتن بندگان خدا ، انفاق ، ایثار و گذشت ، همدردی و همیاری و .................... تعلیم داده نشده است و در واقع توصیه به ایمان آوردن بسیار است امّا این که بعد از ایمان آوردن باید چه کرد برای خوب زیستن ، راهکاری وجود ندارد . پیامبر ما همان کسی بود که ما بین دو چشم عمّار را که برده زاده ای بود، بوسید . پیامبری که یک برده ی سیاه پوست را بر بام مقدّس ترین مکان دنیا فرستاد تا پیامش را به گوش دیگران برساند . پیامبری که سلمان را که یک ایرانی تبار درمانده ی سرگشته بود از اهل بیت خود خواند و بدین گونه پایه های تبعیض را د رجامعه ی آن روز عرب متزلزل کرد . امّا آن چه امروز در جامعه ی اسلامی دیده می شود مسخره کردن افراد به خاطر لهجه ، طرز لباس پوشیدن ، نژاد و هزاران چیز دیگر است . در حالی که آیه ای صریح در باره ی مسخره کردن در قرآن آمده است. ( حجرات/ 11) چرا دانش آموز از کتاب دینی به عنوان کتاب مردگان یاد می کند در حالی که دین برنامه ی زندگی است آیا جز این است که در این کتاب هرگز درس چگونه زیستن ارائه نشده است؟. اختلاف طبقاتی مسأله ی مهم دیگر جامعه ی ما است ، جامعه ای که فقرو تفاوت در سطوح زندگی در آن بیداد می کند . دختر جوانی که یک ماه است طعم گوشت را نچشیده، مجبور است درس« مساوات در برخورداری از بیت المال » را بخواند ، توضیح دهد و حفظ کند و این چنین است که از دین ، زنگ دینی و کتاب دینی متنفر می شود و دل به عشق آن پسرک ولگرد خیابانی می سپارد تا محبّت را در لیوانی آبمیوه به او هدیه کند و دیگر نمی دانم از کدام مشکل و معضل سخن بگویم که زاییده ی کج فهمی دین و مذهب می باشد و شرح این خون جگر را به چه زمانی واگذارم .؟
والسّلام [ دوشنبه 88/4/22 ] [ 10:0 عصر ] [ فاضل تقی پور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |