سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
اشعاری در باب صبر - دنیای تربیت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://prim.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ

 صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست  
چاره عشق احتمال شرط محبت وفاست
مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست  
گر بزند حاکمست ور بنوازد رواست
گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست  
ور چه براند هنوز روی امید از قفاست
برق یمانی بجست باد بهاری بخاست  
طاقت مجنون برفت خیمه لیلی کجاست
غفلت از ایام عشق پیش محقق خطاست  
اول صبحست خیز کآخر دنیا فناست
صحبت یار عزیز حاصل دور بقاست  
یک دمه دیدار دوست هر دو جهانش بهاست
درد دل دوستان گر تو پسندی رواست  
هر چه مراد شماست غایت مقصود ماست
بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست  
گر تو قدم می?نهی تا بنهم چشم راست
از د
ر خویشم مران کاین نه طریق وفاست  
در همه شهری غریب در همه ملکی گداست
با همه جرمم امید با همه خوفم رجاست  
گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست
سعدی اگر عاشقی میل وصالت چراست  
هر که دل دوست جست مصلحت خود نخواست
سعدی

عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظه اول، که اول ظلم را میدیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی، به روی یکدگر، ویرانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که در همسایه صدها گرسنه
چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم
نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم ، بر لب پیمانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که می دیدم یکی عریان و لرزان، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین
زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
نه طاعت میپذیرفتم
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده
پاره پاره در کف زاهد نمایان ، سبحه صد دانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو، آواره و دیوانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان
سراپای وجود بی وفا معشوق را، پروانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
بعرش کبریایی، با همه صبر خدایی
تا که میدیدم عزیز نابجایی، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد
گردش این چرخ را وارونه ، بی صبرانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که میدیدم مشوش عارف و عامی
ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش
بجز اندیشه عشق و وفا ، معدوم هر فکری
در این دنیای پر افسانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و
تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد
وگرنه من بجای او چو بودم
یکنفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم
عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !
رحیم معینی کرمانشاهی

گفتی که تو را شوم مدار اندیشه  
دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه 
کو صبر و چه دل، کنچه دلش می‌خوانند  
یک قطره‌ی خون است و هزار اندیشه 
حافظ

گر بخون دل میسر آب ونانی شد مرا
در مقام صبر اینهم امتحانی شد مرا
عمر از پنجه گذشت و پنجه غم بر گلو
صبر را نازم شه صاحبقرانی شد مرا
طوطی و آینه دیدی ، شاعر وعزلت ببین
سایه دیوار حیرت همزبانی شد مرا
هر زمان ثابت شدم در سیر این صحرای کور
ریگ غلطانی درای کاروانی شد مرا
تا گلی از روزن طاق قفس بویم ز باغ
پله پله رنج ومحنت نردبانی شد مرا
در صف این گله بودم از تواضع بره ای
هر که در دست آمدش چوبی شبانی شد مرا
ایکه می جویی مکان وحال و روزم را بناز
کوچه هر خانه بر دوشی نشانی شد مرا
روزگارا من حریفم هرچه پا پیچم شوی
غیرت از قید وارستن توانی شد مرا
من بآب آبرو سبزم، بباران گو مبار
هر سرای دوستانم ، بوستانی شد مرا
ایکه خود غرق سلاح جوری و ما بی سلاح
هر دعای نیمه شب تیر وکمانی شد مرا
در من از خورشید سوزان قیامت باک نیست
بال عنقای کرامت سایبانی شد مرا 
رحیم معینی کرمانشاهی

باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش...
حافظ


[ پنج شنبه 92/6/7 ] [ 6:3 عصر ] [ فاضل تقی پور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ جهت درج مقالات علمی وتربیتی آماده شده است
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 62115


کاربردی ترین کدهای وبلاگ نویسان

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

دریافت کد آپلود سنتر

آپلود عکس

آپلود عکس