http://prim.ParsiBlog.com
| ||
هرگز نرسیدهام من سوخته جان، ************************ تاکی به تمنای وصال تو یگانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعه? عابد و زاهد یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار او خانه همی جوید و من صاحب خانه هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید دیوانه منم من که روم خانه به خانه عاقل به قوانین خرد راه تو پوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه بیچاره بهائی که دلش زار غم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه ***************************** یکی دیوانهای را گفت: بشمار ********************** [ پنج شنبه 92/6/21 ] [ 4:37 عصر ] [ فاضل تقی پور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |